سلام

بعد از مدت زیادی ننوشتن ، احساس می کردم حتما باید  اینجا یک پست غیر آب دوغ خیاری سرو بشه. راستش رو بخواین دست و دل به نوشتن نمی ره یا شاید من در حال گذر کردن از مرحله وبلاگ نویسی هستم چرا که اصلا حس به روز کردن نیست. چیزی هم که میلش نیست  خوب نیست دیگه. نمی دونم شاید احساس  میکنم باید حتمابعد از این سفر دور و درازی که دچار فرودگاه زدگی مفرط شدم و 16 بار در فرودگاههای مختلف بار پهن و جمع کردم، نظرات زیادی داشته باشم . در حالیکه نظر خاصی ندارم. دوستی می گفت اروپا چطور بود ؟ خنده ام گرفته بود. گفتم دوست عزیز من فقط پاریس و استکهلم رفتم . از این دو شهر هم فقط مرکز شهر و مراکز توریستی مهمش را دیدم. چه نظری بدم که خوشتان بیاید. دیده های من همه موردی و تجربه شخصی است.

دیدن خانواده و دوستان بهترین قسمت سفر بود. وقتی پدر و مادر رو می بینی و هر روز صدای حرفاشون کنار سفره صبحونه اولین چیزیه که  می شنوی تازه می فهمی  این سالها چقدر دلت برای محبت بی قید و شرطشون تنگ شده بود و  الان  دوری از اونها  تبدیل به سخت ترین قسمت بعد سفر شده .

نوشتم که وبلاگ از حالت تعلیق مسافرتی در بیاد و به تعلیق بی میلی دچار بشه. نمی دونم این بی میلی به وبلاگ نویسی موقتی است یا همیشه.

4 پاسخ to “سلام”

  1. بامداد صادق - پگاه Says:

    سلام ااا قرار بود آلمان هم بری که … ولی من این تجربه راداشتم که اکثر بچه ها تا که میان بعدش این طوری میشن و اولین تاثیرش توی وبلاگشونه … حالا خوب بود؟ دوستهات را دیدی؟ اینهمه خوابت را می دیدن؟ یا تو هم…

  2. اعظم Says:

    خوشحالم كه دوباره نوشتي. دلم براي نوشته هات تنگ شده بود.

  3. میو Says:

    چطوری رفیق؟ وقتی دیدمت اینقدر نزدیک بودی که انگار فقط دو روز ندیده بودمت. فقط لاغر تر؛ خوش هیکل تر و جاافتاده تر شده بودی. هنوزم حس میکنم همین نزدیکایی و به همین زودیا می بینمت.

  4. مهدی Says:

    سلام
    وبلاگ قشنگي داري تبريک ميگم
    خوشحال ميشم بعد از اين که به اسم مدل لباس لينکم کردي خبرم کني تا لينکت کنم
    ممنون

برای اعظم پاسخی بگذارید لغو پاسخ